Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری صدا و سیما»
2024-04-29@21:39:36 GMT

هفت شهر عشق را عطار گشت

تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۱۳۹۶۵

به گزارش خبرگزاری صدا وسیما ، ۲۵ فروردین در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روز بزرگداشت عطار نیشابوری است و همه ساله مراسم بزرگداشت این شاعر و عارف نامی در شهر نیشابور برگزار می‌شود. 

فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحق عطار کدکنی نیشابوری شاعر و عارف نام آور ایران در قرن ششم و آغاز قرن هفتم است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ولادتش به سال ۵۳۷ در کدکن از توابع نیشابور اتفاق افتاده است. از ابتدای کار او اطلاعی در دست نیست جز آنکه نوشته اند پدر وی در شادیاخ نیشابور، عطار عظیم القدری بود و بعد از وفات او فریدالدین کار پدر را دنبال کرد و دکان عطاری (دارو فروشی) آراسته داشت.

مسلما عطار در آغاز حیات و گویا تا مدتی از دوره‌ی تحقیق در مقامات عرفانی، شغل دارو فروشی خود را که لازمه‌ی آن داشتن اطلاعاتی از طب نیز بوده حفظ کرده و در داروخانه سرگرم طبابت بوده است.
خود در کتاب خسرونامه گوید:
به من گفت‌ای بمعنی عالم افروز چنین مشغول طب گشتی شب و روز
و باز در مصیبت نامه گفته است:
مصیبت نامه کاندوه جهانست الهی نامه کاسرار عیانست
به داروخانه کردم هر دو آغاز چگونه زود رستم زین و آن باز
به داروخانه پانصدشخص بودند که در هر روز نبضم می‌نمودند

با توجه به اشاره‌ی شاعر، معلوم می‌شود که انقلاب حال او هم در زمان پزشکی و داروگری دست داده بود و او آثاری در همان ایام پدید آورد؛ بنابراین افسانه‌ی معروفی که درباره‌ی انقلاب حال عطار موجود است ساختگی به نظر می‌آید. درباره‌ی این حادثه جامی چنین آورده است: «گویند سبب توبه وی آن بود که روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود، درویشی آنجا رسید و چندبار- شیءالله – گفت. وی به درویش نپرداخت. درویش گفت‌ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت چنانکه تو خواهی مرد! درویش گفت تو همچون من می‌توانی مرد؟ عطار گفت: بلی! درویش کاسه‌ی چوبین داشت، زیر سرنهاد و گفت الله و جان بداد. عطار را حال متغیر شد، دکان بر هم زد و به این طریق در آمد.»

عرفا درباره مشایخ متقدم از اینگونه اقوال بسیار دارند. مسلماً انقلاب حال عطار در همان اوان که از راه پزشکی و داروفروشی به خدمت خلق سرگرم بود، دست داد و او که سرمایه‌ی کثیری از ادب و شعر اندوخته بود، اندیشه‌های عرفان خود را به نظم روان دل انگیز در می‌آورد و همچنان به کار خود ادامه می‌داد و این حالت بسیاری از مشایخ بود که وصول به مقامات و مدارج معنوی آنان را از تعهد مشاغل دنیوی و کسب معاش باز نمی‌داشت.

نورالدین عبدالرحمن جامی، یعنی قدیمی‌ترین کسی از متصوفه که به زندگی عطار اشاره کرده، او را از مریدان شیخ مجدالدین بغدادی - معروف به خوارزمی - از تربیت یافتگان شیخ نجم الدین کبری شمرده است. اگر چه عطار در ابتدای تذکرةالاولیا به رابطه‌ی خود با مجدالدین بغدادی اشاره کرده است، لیکن در آنجا تصریحی نیست بر اینکه از پیروان و تربیت یافتگان وی باشد.
به هر حال عطار قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماوراء النهر بسیاری از مشایخ را زیارت کرد و در همین سفر‌ها و ملاقات‌ها بود که به خدمت مجدالدین بغدادی نیز رسید. می‌گویند در پیری شیخ هنگامی که بهاءالدین محمد پدر جلال الدین محمد معروف به مولوی با پسر خود رهسپار عراق بود، در نیشابور به خدمت شیخ رسید و شیخ نسخه‌ای از اسرار نامه خود را به جلال الدین که در آن هنگام کودکی خردسال بود، بداد.

عطار مردی پرکار و فعال بود و چه هنگام اشتغال به کار عطاری و چه در دوره‌ی اعتزال و گوشه گیری، که گویا در اواخر عمر دست داده بود، به نظم مثنوی‌های بسیار و پدیدآوردن دیوان غزلیات و قصائد و رباعیات خود و تألیف کتاب نفیس و پر ارزش تذکرةالاولیا سرگرم بود. دولتشاه درباره آثار او گوید: «و شیخ را دیوان اشعار بعد از کتب مثنوی چهل هزار بیت باشد از آن جمله دوازده هزار رباعی گفته و از کتب طریقت تذکرةالاولیاء نوشته و رسایل دیگر به شیخ منسوب است، مثل اخوان الصفا و غیر ذلک و از نظم آنچه مشهور است این است: اسرارنامه، الهی نامه، مصیبت نامه، جواهرالذات، وصیت نامه، منطق الطیر، بلبل نامه، حیدرنامه، شترنامه، مختارنامه و شاهنامه. دوازده کتاب نظم است و می‌گویند چهل رساله نظم کرده و پرداخته؛ اما نسخ دیگر متروک و مجهول است و قصاید و غزلیات و مقطعات شیخ به همراه رباعیات و کتب منثور وی از صدهزار بیت افزون است.»

شاعر خود در قسمتی از منظومه خسرو نامه‌ی خویش مثنویات خود را نام برده است. غیر از آنچه در قول دولتشاه و ابیات عطار دیده ایم آثار متعدد دیگری را نیز بدو نسبت داده اند و به قول هدایت در ریاض العارفین «گویند کتب شیخ یکصد و چهارده جلد است» و این عدد حقیقتا اغراق آمیز به نظر می‌رسد.

غیر از اسرارنامه، الهی نامه، مصیبت نامه، جواهرالذات (یا جوهر ذات)، وصیت نامه، منطق الطیر، بلبل نامه، حیدرنامه، (یا حیدری نامه)، شترنامه، مختارنامه، شاهنامه، خسرونامه (یا گل و خسرو)، دیوان غزلیات و قصاید و رباعیات که تاکنون دیده و گفته ایم، منظومه‌ای دیگر به نام مظهر العجایب، هیلاج نامه، لسان الغیب، مفتاح الفتوح، بیسر نامه (یا پسرنامه)، سی فصل و جز آنها را هم بدو منسوب دانسته اند که بعضی از آنها به سبب رکاکت الفاظ و سستی فکر و اندیشه و اظهار تمایل شدید و متعصبانه به تشیع، مسلماً از عطار نیشابوری نیست و از شاعر دیگریست که به عطار نسبت یافته است.

از میان این مثنوی‌های عرفانی دل انگیز از همه مهمتر و شیواتر که باید آن را تاج مثنوی‌های عطار دانست، منطق الطیر است؛ منظومه‌ای رمزیست بالغ بر  ۴ هزار و ۶۰۰ بیت که موضوع آن، بحث طیور در مورد یک پرنده داستانی به نام سیمرغ است. مراد از طیور در اینجا سالکان راه حق و مراد از سیمرغ وجود حق است.

از میان انواع طیور که اجتماع کرده بودند هدهد سمت راهنمایی آنان را پذیرفت (= پیر مرشد) و آنان را که هر یک به عذری متوسل می‌شدند (تعریض به دلبستگی‌ها و علایق انسان به جهان که هر یک به نحوی مانع سفر او به سوی حق می‌شود)، با ذکر دشواری‌های راه و تمثل به داستان شیخ صنعان، در طلب سیمرغ به حرکت در آورد و بعد از طی هفت وادی صعب که اشاره است به هفت مرحله از مراحل سلوک (یعنی: طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت، فقر و فنا)، بسیاری از آنان به علل گوناگون از پای در آمدند و از آن همه، مرغان تنها سی مرغ بی بال و پر و رنجور باقی ماندند که به حضرت سیمرغ راه یافتند و در آنجا غرق حیرت و انکسار و معترف به عجز و ناتوانی و حقارت خود شدند و به فنا و نیستی خود در برابر سیمرغ توانا آگهی یافتند تا بسیار سال برین بگذشت و بعد از فنا زیور بقا پوشیدند و مقبول درگاه پادشاه گردیدند.

این منظومه عالی کم نظیر که حاکی از قدرت ابتکار و تخیل شاعر در به کار بردن رمز‌های عرفانی و بیان مراتب سیر و سلوک و تعلیم سالکان است، از جمله شاهکار‌های جاویدان زبان فارسی است. نیروی شاعر در تخیلات گوناگون، قدرت وی در بیان مطالب مختلف و تمثیلات و تحقیقات و مهارت وی در استنتاج از بحثها، و لطف و شوق و ذوق مبهوت کننده او در تمام موارد و در تمام مراحل، خواننده را به حیرت می‌افکند و بدین نکته اقرار می‌دهد که پرگویی عطار که معاصران او می‌گفته اند، از مقوله‌ی گفتار مکثاران (زیاده گویان) دیگر نیست که بیهوده گویند.

این مرد چیره دست توانا و این عارف واصل دانا، حقایق فراوان را به سرعت درک می‌کرد و با زبانی که در روانی و گشادگی از عالم بالا تاییدات بی منتهی داشت، به نظم در می‌آورد. شاعری کردن دراین موارد برای او به منزله‌ی سخن گفتن مردی بود که به فصاحت و بلاغت خود گرفته باشد و هر چه گوید فصیح و بلیغ باشد. وجود چنین منظومه‌ی عالی کم نظیری است که ما را از قبول منظومه‌ی سست و بی مایه‌ای مانند مظهرالعجائب و لسان الغیب به نام عطار باز می‌دارد. غالب منظومه‌های عطار و همچنین دیوان قصائد او در ایران و هند به طبع رسیده و بعضی از آنها مکرر چاپ شده است. 

منثور عطار، کتاب تذکرةالاولیاء اوست که از کتب مشهور پارسی و از جمله مآخذ معتبر در شرح احوال و گفتار‌های مشایخ صوفیه است. در این کتاب سرگذشت نود و شش تن از اولیاء و مشایخ با ذکر مقامات و مناقب و مکارم اخلاق و نصایح و مواعظ و سخنان حکمت آمیز آنان آمده است. شیوه‌ی نگارش این کتاب بر همان منوال است که در آثار منظوم عطار می‌بینیم؛ یعنی نثر آن ساده و دور از تکلف و مقرون به فصاحت طبیعی کلام پارسی است و تألیف آن باید در پایان قرن ششم یا اوایل قرن هفتم صورت گرفته باشد.
عطار در قتل عام نیشابور به سال ۶۱۸ به دست سپاهیان مغول به شهادت رسید و مزار او هم در جوار آن شهر است.

عطار بحق از شاعران بزرگ متصوفه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است. کلام ساده و گیرنده‌ی او که با عشق و اشتیاقی سوزان همراه است، همواره سالکان راه حقیقت را، چون تازیانه‌ی شوق به جانب مقصود راهبری کرده است. وی برای بیان مقاصد عالیه‌ی عرفانی خود بهترین راه را که آوردن کلام بی پیرایه‌ی روان و خالی از هر آرایش و پیرایش است، انتخاب کرده و استادی و قدرت کم نظیر او در زبان و شهر به وی این توفیق را بخشیده است که در آثار اصیل و واقعی خود این سادگی و روانی را که به روانی آب زلال شبیه است، با فصاحت همراه داشته باشد.

وی اگر چه در ظاهر کلام خود وسعت اطلاع سنائی و استحکام سخن و استادی و فرمانروایی آن سخنور نامی را در ملک سخن ندارد، ولی زبان نرم و گفتار دل انگیز او که از دلی سوخته و عاشق و شیدا بر می‌آید حقایق عرفان را به نحوی بهتر در دل‌ها جایگزین می‌سازد و توسل او به تمثیلات گوناگون و ایراد حکایات مختلف هنگام طرح یک موضوع عرفانی مقاصد معتکفان خانقاه‌ها را برای مردم عادی بیشتر و بهتر روشن و آشکار می‌دارد.

شاید به همین سبب است که مولانا جلال الدین بلخی رومی که عطار را قـُدوه‌ی عشاق می‌دانسته:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک گوشه ایم
او را به منزله روح، و سنائی را، چون چشم او معرفی کرده و گفته است:
عطار روح بود سنائی دوچشم او ما از پی سنائی و عطار آمدیم
و جامی شاعر سخن شناس درباره‌ی او گفته است: «آن قدر که اسرار توحید و حقایق اذواق و مواجید در مثنویات و غزلیات وی اندراج یافته، در سخنان هیچ یک از این طایفه یافته نمی‌شود.»

فون هامر پورگشتال مستشرق اتریشی گزیده‌هایی از منطق الطیر را در سال ۱۸۱۸ به آلمانی ترجمه و در وین منتشر ساخت. سیلوستر دوساسی شرق شناس فرانسوی در حاشیه ترجمة پندنامه توضیحاتی دربارة منطق الطیر داد. گارسن دوساسی در سال ۱۸۶۳ منطق الطیر را به فرانسه ترجمه کرد. هلوت ریتر مستشرق آلمانی، کتاب دریای جان را در بررسی آراء و احوال فریدالدین عطار نوشت و الهی نامه و منطق الطیر را ترجمه نمود. ادوارد فیتز جرالد در سال ۱۸۸۲ منطق الطیر را به زبان انگلیسی ترجمه کرد.

با اندکی تأمل در آثار غربی می‌توان دریافت که شاعران معروف اروپایی همچون ویکتور هوگو و آرمان رنو نیز در آثارشان تحت تأثیر آثار عطار بوده اند.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: منطق الطیر مصیبت نامه الهی نامه ی شاعر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۱۳۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعتراض باشگاه استقلال به برنامه سازمان لیگ

استقلال به برنامه سازمان لیگ معترض است.

طرفداری | پس از اعلام برنامه چهار هفته پایانی لیگ برتر، باشگاه استقلال طی نامه‌ای رسمی نسبت به تعیین مکان برگزاری دیدار استقلال و پیکان در هفته پایانی اعتراض کرد.

باشگاه استقلال در این نامه با اشاره به این موضوع که تیم فوتبال استقلال شانس اصلی قهرمانی در لیگ برتر است و حضور هواداران این تیم در هفته پایانی حق مسلم طرفداران استقلال است، خواهان تغییر مکان این دیدار شد تا بازی آخر استقلال نیز با حضور تماشاگران برگزار و عدالت در هفته پایانی رعایت شود.

باشگاه استقلال از کلیه مسئولان مربوطه می‌خواهد در این امر مساعدت لازم را انجام دهند تا حق هواداران استقلال تضییع نشود.

از دست ندهید ????????????????????????

عبدالکریم حسن هم نامش را تغییر داد اعتراض سرمربی چلسی: VAR به فوتبال ضرر زده است آقای الگری سال بعد هم در تیم ما بمان! درگیری صلاح با کلوپ: ساکت شو!

دیگر خبرها

  • صنایع پیشرفته برای صادرات تامین مالی می‌شوند
  • سه تفاهم‌نامه همکاری بین‌المللی در بخش کشاورزی امضا شد
  • سهمیه سوخت این خودرو‌ها قطع می شود
  • افزایش سقف حمایت از تولید فیلم‌کوتاه تا ۲۵۰ میلیون تومان
  • اعتراض باشگاه استقلال به برنامه سازمان لیگ
  • اعتراض باشگاه استقلال به برنامه هفته پایانی لیگ برتر
  • منطق زنان و خانواده انقلاب اسلامی در دنیا اجرا شود
  • نامه محمدباقر قالیباف به رئیسی +جزئیات
  • حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
  • نامه رئیس دانشگاه فردوسی مشهد به روسای دانشگاه‌های آمریکا‌